مالون میمیرد
نویسنده:
ساموئل بکت
مترجم:
سهیل سمی
امتیاز دهید
✔️ در این رمان ماجرای پیرمردی نقل میشود که بر روی تخت خوابیده اما مطمئن نیست که در یک بیمارستان است و یا در یک آسایشگاه.
شاید بکت در این رمان بیش از همه ی رمان های مشابه، انسان بی دفاع مواجه شده با غرایب قرن بیستم را به تصویر می کشد . بوف کور هدایت ، مسخ کافکا ، تهوع سارتر و بیگانه ی کامو ، همه از یک جنسند اما تفاوت این کتاب با کتاب های مشابه اش این است که نویسنده بیش از همه ی این نویسندگان، صداقت دارد . او کم و زیاد و اغراق ندارد ، پند و اندرز و فلسفه ای ندارد ، با این وجود حرف هایش در عین پیچیدگی به دل می نشیند . شاید بیش از همه ی کتاب های یاد شده ، بوف کور به رمان (( مالون می میرد )) نزدیک تر باشد ، بیش تر در فرم روایت و به هم ریختگی زمانی .
همه ی این نوشتارها در اتاقی کوچک در تیمارستانی دورافتاده روایت می شود . ((مالون می میرد)) در نوع خود ، یادداشت های یک دیوانه محسوب می شود؛با این تفاوت که کلمات به دیوانگی نمی زنند و خواننده هرگز با جملاتی روبرو نمی شود که اندیشه روبرو شدن با یک دیوانه در ذهنش تداعی شود .
رمان با یک جمله شروع می شود : به زودی می میرم .
آنچه داستان مالون میمیرد را جذاب و خواندنی میکند نه طرح داستانی آن (که اساسا فاقد آن است)، بلکه نگرش متفاوت و دگرگون نویسنده به جهان پیرامون خویش و طرح دیدگاههای بعضا فلسفی است. طرح مسائلی از قبیل مفهوم بازی در زندگی، پدیدهی مرگ و تاثیر شگرف آن بر زندگی و توهم انسان از مرگ یا زندگی و آمیختگی ایندو، نگرش متفاوت به زیبایی و زیباییشناسی، یکنواختی زندگی در جهان مدرن و ... همچنین پرداختن به مفاهیمی چون آزادی، اختیار، عقل و انتخاب، دارایی و مالکیت، حافظه و گذشته، تردید و ...
بیشتر
شاید بکت در این رمان بیش از همه ی رمان های مشابه، انسان بی دفاع مواجه شده با غرایب قرن بیستم را به تصویر می کشد . بوف کور هدایت ، مسخ کافکا ، تهوع سارتر و بیگانه ی کامو ، همه از یک جنسند اما تفاوت این کتاب با کتاب های مشابه اش این است که نویسنده بیش از همه ی این نویسندگان، صداقت دارد . او کم و زیاد و اغراق ندارد ، پند و اندرز و فلسفه ای ندارد ، با این وجود حرف هایش در عین پیچیدگی به دل می نشیند . شاید بیش از همه ی کتاب های یاد شده ، بوف کور به رمان (( مالون می میرد )) نزدیک تر باشد ، بیش تر در فرم روایت و به هم ریختگی زمانی .
همه ی این نوشتارها در اتاقی کوچک در تیمارستانی دورافتاده روایت می شود . ((مالون می میرد)) در نوع خود ، یادداشت های یک دیوانه محسوب می شود؛با این تفاوت که کلمات به دیوانگی نمی زنند و خواننده هرگز با جملاتی روبرو نمی شود که اندیشه روبرو شدن با یک دیوانه در ذهنش تداعی شود .
رمان با یک جمله شروع می شود : به زودی می میرم .
آنچه داستان مالون میمیرد را جذاب و خواندنی میکند نه طرح داستانی آن (که اساسا فاقد آن است)، بلکه نگرش متفاوت و دگرگون نویسنده به جهان پیرامون خویش و طرح دیدگاههای بعضا فلسفی است. طرح مسائلی از قبیل مفهوم بازی در زندگی، پدیدهی مرگ و تاثیر شگرف آن بر زندگی و توهم انسان از مرگ یا زندگی و آمیختگی ایندو، نگرش متفاوت به زیبایی و زیباییشناسی، یکنواختی زندگی در جهان مدرن و ... همچنین پرداختن به مفاهیمی چون آزادی، اختیار، عقل و انتخاب، دارایی و مالکیت، حافظه و گذشته، تردید و ...
دیدگاههای کتاب الکترونیکی مالون میمیرد
من ترجمه سهیل سمی رو بیشتر پسندیدم
بگـــــذری و بگـــذاری و بــــروی
وقتی می مانی و تحمل مــــــی کنی
از خــــــــودت یک احمق مـــی سازی ... "
[edit=wizared]1391/12/07[/edit]